ایران به عنوان ابرقدرت انرژی تهدیدی علیه آمریکا است
اندیشکده «یوراسیا ریویو» در یادداشتی به قلم دکتر «ویلیام. تی . ویلسون» تحلیلگر ارشد خود در زمینه «برجام، اجرای آن و سیاست هایی که آمریکا باید در پسا برجام رعایت نماید» متذکر شد: در ساز و کار پسا برجام، ایران میتواند شاهد احیا عمده بخش نفتی و گازی خود باشد. بر اساس آمار واحد اطلاعات هفته نامه اکونومیست (EIU) ایران دارای 157میلیارد بشکه ذخایر نفت خام تایید شده است که بدین طریق چهارمین کشور در این زمینه میباشد. بر اساس آمار آژانس بینالمللی انرژی نیز ایران حدود 38 میلیون بشکه نفت خام ذخیره شناور دارد که به زودی وارد بازار میشود. این کشور امید دارد تا صادرات نفت خام خود را به سطح روزانه دو نیم میلیون بشکه در روز در سال جاری برساند و مدعی است که اینک 1.75 میلیون بشکه نفت خام و معیانات گازی را روزانه صادر میکند. با بودن بهای نفت به حد کنونی (حدود 40 دلار در هر بشکه در مارس 2016) رفع تحریمهای انرژی بدین معنی است که ایران میتواند درآمد خود را از صادرات نفت تا سال آینده میلادی به 10 میلیارد دلار برساند.
نویسنده این یادداشت در ادامه با اشاره به وجود مشکلاتی چون فساد مالی در ایران به عنوان کشور در حال توسعه، کاهش رشد اقتصادی چین به عنوان شریک تجاری بزرگ این کشور، عدم سرمایه گذاری آزاد شرکتهای خارجی به خاطر موانع زیاد به طوری که در این زمینه موسسه «هریتیج» ایران را در بین 178 کشور در جایگاه 171 قرار داده است، و نیز رشد اشتغال دلسرد کننده به توصیههایی به دولتمردان و سیاستگذاران آمریکایی میپردازد و عنوان میدارد: باید پیروی ایران از برجام به دقت رصد شوند. درست است که تحریمهای اقتصادی تا حدودی ایران را مجاب نمود تا به میز مذاکرات آید اما به هر حال باید دید که چگونه این کشور به تعهدهای بینالمللی خود پایبند میماند بنابر این نیاز است آمریکا با دقت ایران را در این زمینه رصد نماید و در صورت نقض تعهدهای ایران تحریمهای قبلی را به سرعت هرچه تمام تر برگرداند.
نویسنده در ادامه خاطر نشان ساخت: باید بازار جهانی قدرت اقتصادی ایران را در مورد نگرش قرار دهد. ایران ابرقدرت انرژی است و میتواند منابع مالی خود را در دوره پسا برجام به طور قابل توجهی افزایش دهد تا بدین وسیله قدرت قابل توجه ژئو پلتیکش در سطح منطقه را نیز تقویت بخشد. انقلاب انرژی در آمریکا اینک به شدت توازن قوا را در غرب آسیا تغییر داده است ولی بهتر است دولت آمریکا محدودیت در حفاریهای نفتی فلات قارهای را کاهش دهد و معیارهای نظارتی دقیق بر تولید نفت «شیل» را به حداقل رساند. این امر آمریکا را قادر میسازد وابستگی انرژی کمتری را به منطقه خلیج فارس داشته باشد.
در بخش دیگر این مطلب آمده است: از تلاشهایی که برای آزاد سازی دیگر دارایی های خارجی ایران وجود دارد باید جلوگیری شود. با وجود دسترسی فوری ایران به 30 میلیارد دلار سرمایههای مسدود شدهاش ، این کشور هنوز دارایی های مسدود شده قابل ملاحظهای را در خارج کشور دارد. باید درباره این سرمایهها برای دوره های خاصی هیچ بحثی صورت نگیرد تا مشوقی برای پایبندی ایران به توافق هستهای باشد.
نویسنده در خاتمه خاطر نشان می سازد که در مجموع رفع تحریمهای ایران اثرهای سیاسی و اقتصادی عمدهای دارند و به دلیل اهمیت آن سیاست گذاران آمریکایی باید به خاطر داشته باشند در پی محافظت آمریکا از تهدیدهای ناشی از برنامه های بلند مدت هستهای ایران باشند.