طی روزهای اخیر، همزمان با توسعه بحران عراق، رسانههای وابسته به عربستان سعودی به طور هدفمند و در پروژه رسانهای گستردهای که به نظر میرسد از مدتها قبل برای آن برنامهریزی شده است؛ در تلاش برای القای این مطلب به طور مستقیم و غیر مستقیم، به مخاطبان خود هستند که "تروریستهای تکفیری بعثی" "داعش"، به طور پنهانی مورد حمایت جمهوری اسلامی ایران بوده و در حقیقیت حافظ منافع ایران در منطقه هستند.
این روزها و با تشدید بحران امنیتی-نظامی "عراق" و توسعه مناطق تحت سیطره ترروریستهای تکفیری-بعثی، نام گروه "داعش"، حتی بیش از زمانی که فعالیتهای گستردهای در خاک "سوریه" داشت، به گوش میرسد.
در پی این امر، افکار عمومی و به دنبال آن، رسانههای منطقهای و بینالمللی، با سوالاتی روبرو میشوند که با توجه به اطلاعات موجود در فضای عمومی، پاسخ به آنها چندان آسان به نظر نمیرسد؛ سئوالاتی از جمله: داعش متعلق به کدام کشور است؟ آیا واقعا آنطور که سران این گروه تروریستی مدعی میشوند، داعش هیچ ارتباط سیاسی-مالی با کشورهای منطقه ندارد؟ چگونه گروهی منزوی و تحت تعقیب سرویسهای امنیتی منطقه و جهان، توانسته تا این حد سلاح و حتی فعالیتهای بانکی گسترده داشته باشد، به طوریکه خبرنگار بیبیسی در عراق مدعی شده است "داعش به لحاظ امکانات نظامی، از ارتش عراق مجهزتر است"!
در چنین فضایی است که رسانههای شناخته شده و البته وابسته، تلاشی گسترده را برای پاسخ به سئوالات مخاطبان خود کلید میزنند؛ پاسخهایی که از یکسو، امکان اعتماد بیشتر مخاطبانشان را برای آنها به همراه خواهد داشت، اما از سوی دیگر، اذهان مخاطبان را به سمت و سوی مورد نظر صاحبان حقیقی این رسانهها سوق خواهد داد.
طی روزهای اخیر، همزمان با توسعه بحران عراق، رسانههای وابسته به "عربستان سعودی" (شبکههای متعددی همچون "العربیة" و "الحدث" و همچنین موج بیپایانی از روزنامههای پرتیراژی همچون "الشرقالاوسط" در کنار سایتهای خبری پرشمار) به طور هدفمند و در پروژه رسانهای گستردهای که به نظر میرسد از مدتها قبل برای آن برنامهریزی شده است؛ در تلاش برای القای این مطلب به طور مستقیم و غیر مستقیم، به مخاطبان خود هستند که "گروه تروریستی داعش، به طور پنهانی مورد حمایت جمهوری اسلامی ایران بوده و در حقیقیت حافظ منافع ایران در منطقه است"!!
البته روش بیان این مطلب، کاملا روشمند و حساب شده است؛ برای مثال ما هیچگاه از زبان گزارشگران و مجریان شبکههایی همچون العربیة و الحدث، سخنی واضح و صریح، مبنی بر ارتباط مالی و یا امنیتی نظامی میان ایران و داعش نمیشنویم (البته این مطلب از سوی به اصطلاح کارشناسان دعوتشده در این شبکهها مطرح میشود)، بلکه با ارائه اطلاعاتی غیر مستند، ذهن مخاطب "جهان عرب" به سمت و سویی هدایت میشود که حرکات داعش در عراق، تنها به سود ایران است و با مظلومنمایی مضحکی، عربستان سعودی به عنوان عضو ناظر و متحیر این صحنه معرفی میشود.
اما از سوی دیگر، مسئله ارتباط ایران و داعش، طی این روزها، به طور علنی در رسانههای مکتوب عربستانی مطرح شده و اینطور عنوان میشود که مدیریت اصلی این گروه، در "تهران" متمرکز است!
برای مثال، متن زیر، بخشهایی از گزارشی است که طی این روزها، از شبکه العربیة پخش شده است؛
"افراد مسلح تحت عنوان داعش، سابقه روشنی نداشته و چندان مشخص نیست که از سوی کدام کشور مورد حمایت واقع میشوند...از زمان ورود این گروه به سوریه، نه تنها موضع مخالفان تقویت نشد، بلکه به دلیل حملات متعدد و بی دلیلیش به مواضح تحت سیطره ارتش آزاد و جبهة النصرة، ارتش نظام اسد توانست پیشرویهای قابل توجهی را در مناطقی از جمله القصیر و یبرود به ارمغان آورد...در حال حاضر و با بحران امنیتی حاصل شده از سوی داعش در عراق، به نظر میرسد آمریکا دست کمک به سوی ایران دراز کند و این همان چیزی است که روی میز مذاکرات هستهای، به نفع ایرانیها خواهد بود...."!
عبدالعزیز فوزان کارشناس العربیة میگوید "داعش فرزند ایران و اسرائیل است"!
البته همانطور که ذکر شد، این متن نمونهای از بیان رسانهای پوشیده بود، در حالی که رسانههای مکتوب عربستانی و حتی برخی از شخصیتهای دولتی این کشور، علنا داعش را به ایران متصل کرده و از آن با عنوان "عناصر ایرانی" یاد میکنند.
اما سئوالی که پس از مشاهده این هجمه رسانهای گسترده و قابل توجه به ذهن متبادر میشود این است که چرا عربستان تا این حد تلاش دارد، بر رابطه ایران و داعش تاکید کند؟!
"جیم ریتنبرگ"، در کتاب نبرد اطلاعات مینویسد "یکی از بهترین روشها برای انحراف اذهان عمومی از یک فکت(Fact) که بسیار واضح است، به غایت پیچیده نشان دادن آن مطلب و برحذر داشتن مخاطبان از نگاه ساده به موضوع مورد نظر است".
ارتش آزاد "داعش در آستانه فروپاشی بود اما نوری مالکی آن زا نجات داد"!!
ما در این جا قصد نداریم، همچون رسانههای عربستانی، با ارائه اطلاعات بسیار پیچیده و تفسیرهای شاذ، نتیجهگیری جدیدی از بحران عراق به دست بیاوریم، بلکه صرفا با نگاهی به اخبار مستند موجود در تمامی رسانهها، نگاهی به تحولات هفتههای اخیر کشور عراق خواهیم داشت.
همانطور که میدانید، پس از شکلگیری بحران عراق، بخش قابل توجهی از رجال سیاسی عراق که در جناح مخالف نوری مالکی (نخستوزیر قانونی این کشور) بودهاند، خواستار برکناری وی از قدرت و تشکیل دولت فراملی شدهاند.
با نگاهی به اخبار مربوط به حوزه عراق، میتوان دید این اولین بار نیست که این گروهها مخالفت خود را با نخست وزیری مالکی اعلام کردهاند بلکه از حدود یک سال پیش، جریان عمده سیاسی رسانهای در عراق، مبنی بر ضرورت کنارهگیری مالکی از قدرت شکل گرفته است.
اما یک مانع جدی بر سر راه این جریانات برای رسیدن به هدفشان مبنی بر براندازی دولت مالکی وجود داشت و آن مانع، چیزی نبود جز "انتخابات"؛ در کشوری که فرآیند انتخابات وجود دارد و نخستوزیر از مجرای انتخابات مجلس و توسط نمایندگان مردم برگزیده میشود، مخالفان معارضانی که مالکی را متهم به دیکتاتوری و انحراف عراق از دموکراسی میکنند، چارهای ندارند جز اینکه تا زمان برگزاری انتخابات صبر کرده و خواستههای خود را از این طریق پیگیری کنند.
به این ترتیب از مدتها قبل از برگزاری انتخابات پارلمان عراق، هجمه رسانهای بیسابقهای علیه مالکی و اطرافیان او از همین رسانههای آغاز شد.
برای مثال، شبکه خبری "فرانس24 عربی"، تنها چند روز مانده به برگزاری انتخابات عراق، در گزارشی ویژه به بررسی صحنه سیاسی این کشور پرداخته و مدعی شد "همانگونه که پیشبینی میشد، نوریالمالکی، نخستوزیر فعلی عراق، به عنوان رهبر ائتلاف دولت قانون نخواهد توانست موفقیت چشمگیری را در انتخابات این کشور به دست بیاورد و این امر از هماکنون مشهود است".
در این گزارش، به طرز قابل تاملی تاکید شده بود "مالکی چه بخواهد چه نخواهد ناچار است برای بقا در صحنه سیاسی عراق با مخالفان خود ائتلاف کند، امری که اصلا تمایلی به آن ندارد".
در پایان این گزارش خبری که به نظر میرسید در حقیقت پیامی سیاسی به مالکی است آمده بود "نخستوزیر عراق باید در مقابل سنیهای عراق و همچنین کردها، از خود نرمش نشان دهد".
البته این رسانهها در کنار تلاش برای تضعیف ائتلاف دولت قانون به رهبری نوریالمالکی، "ائتلاف ملی عراق" به رهبری "ایادعلاوی"(نخستوزیر پیشین عراق) را به عنوان گزینه اصلی جانشینی مالکی و پیروزی این انتخابات مطرح میکردند.
اما نتایج انتخابات در عراق، آنطور که مطابق میل این رسانهها و مالکانشان بود پیش نرفت، چرا که بر اساس اعلام رسمی وزارت کشور عراق، ائتلاف مورد حمایت نوریالمالکی، با کسب 95 کرسی از مجموع 328 کرسی، پیروز انتخابات پارلمانی عراق شد.
تمام اینها در حالی بود که موضع جمهوری اسلامی در قبال این انتخابات و نتایج آن کاملا مشخص بود؛ ایران از سالها پیش قطع نظر از نتایج انتخابات در عراق، حامی "فرآیند انتقال قدرت به طور دموکراتیک" در این کشور بوده است.
علاوه بر این، نتایج انتخابات اخیر عراق، بنابر آنچه که تحلیلگران تمامی رسانهها (از جمله العربیة) گفتهاند، در راستای منافع ملی ایران بوده است.
در این زمینه، شبکه العربیة، قبل از برگزاری انتخابات عراق، اعلام کرده بود "ایران با تمام قوا برای دور سوم نخستوزیری مالکی تلاش میکند، چراکه سیاستهای منطقهای این کشور تا حد زیادی به ماندگاری مالکی و اسد در قدرت وابسته است".
همچنین "امیر موسوی"، کارشناس امور استراتژیک پس از مشخص شدن نتایج انتخابات عراق گفته بود " نتایج انتخابات اخیر در عراق نشان داد که اکثریت مردم عراق طرفدار جمهوری اسلامی ایران هستند".
وی تاکید کرده بود "فاجعهای برای عربستان در حال رخ دادن است و آن ماندن بشاراسد و نوری مالکی در رأس سوریه و عراق است و اگر در لبنان هم کاندیدای مورد حمایت حزبالله که میشل عون باشد، روی کار بیاید وضعیت منطقه کاملاً به ضرر عربستان خواهد بود".
جمهوری اسلامی ایران، بارها از زبان مقامات بلندپایه خود اعلام کرده که حامی فرآیند انتخابات در عراق است و این در حالی است که نتیجه انتخابات نیز در راستای امنیت ملی ایران بوده است.
در این زمینه، دکتر روحانی، رئیسجمهور اسلامی ایران، در واکنش به بحران نظامی عراق و اقدامات داعش در خاک این کشور در اظهار نظری قابل تامل گفته بود "به همه کشورهای اسلامی که با پول خود، با دلار نفتی خود، امروز به تروریستها کمک میکنند میگوییم و توصیه و تاکید میکنیم، بدانید فردا نوبت شماست".
با این حال، پس از مشخص شدن رای مردم، و شکست مخالفان سیاستهای ایران در عراق از طریق انتخابات، بحران نظامی شدیدی از طریق گروهکی تروریستی در این کشور شکل گرفته که تنها هدفش براندازی دولت مالکی است و در این هدف نیز، از کمکهای تمامی مخالفان مالکی بهرهمند شده است.
چندی و پیش و در جریان هجوم تروریستهای داعش به موصل، روزنامه گاردین در گزارشی فاش ساخت که دستکم ۱۶۰ USB از گروه داعش به دست نیروهای امنیتی عراق افتاده است.
البته این اسناد در حال حاضر در اختیار دستگاههای امنیتی انگلیس و آمریکا است و اطلاعات بسیار اندکی از محتویات آنها در سطح رسانهای منتشر شده است.
حال، این سئوال به ذهن متبادر میشود که دستگاههای امنیتی غربی، که بارها تعامل و همسویی خود را با سیاستهای عربستان در منطقه ثابت کردهاند، در صورت وجود اطلاعاتی مبنی بر ارتباط داعش و ایران، چرا تا کنون از انتشار این اسناد سر باز زدهاند؟!
به نظر میرسد طرح ادعای ارتباط داعش با ایران کمی ناشیانه بوده، چرا که در حقیقت تنها جهتی که از بحران امنیتی همسایه ایران (عراق) سود میبرد عربستان سعودی و حامیان فرامنطقهای این کشور هستند.
تمام اینها در حالی است که اعای همکاری ایران و آمریکا بر سر بحران عراق تنها در سطح گمانهزنی رسانههای غربی بوده و به گفته مقامات ایرانی، اصولا مسئله عراق بر سر میز مذاکرات هستهای ایران طرح نشده است.
چندی پیش، "سعدالله زارعی"، کارشناس ارشد امور استراتژیک، در خصوص حامیان منطقهای داعش گفته بود "یکی از ظرفیتهای داعش، حمایت نیروهای منطقهای از این گروه تروریستی از جمله عربستان سعودی است".