در فرمانداری دیلم رخ داد؛ صدورعدم نیاز برای کارمندی که محاسن اش را نتراشید

برخورد های سیاسی با کارمندان جز از مسائل جالب توجه ای است که در برخی دولت ها مشاهده می شود و این روزها نیز اخراج یا برخورد های نامناسب با کارمندانی که سلایق سیاسی آن ها با رئیس اداره فرق می کند بالا گرفته است و ما را یاد آن آقای مدیری می اندازد که در سال 76 آبدارچی اداره را به خاطر درک نکردن پیام دوم خرداد بیرون انداخته بود.

به گزارش خبر ساحلی به نقل از سپاس برخورد های سیاسی با کارمندان جز از مسائل جالب توجه ای است که در برخی دولت ها مشاهده می شود و این روزها نیز اخراج یا برخورد های نامناسب با کارمندانی که سلایق سیاسی آن ها با رئیس اداره فرق می کند بالا گرفته است و ما را یاد آن آقای مدیری می اندازد که در سال 76 آبدارچی اداره را به خاطر درک نکردن پیام دوم خرداد بیرون انداخته بود.

چند وقت پیش یکی از کارمندان فرمانداری دیلم به دلایلی عجیب از ادامه کار در فرمانداری منع شد او می گوید پیش تر کارمند شهرداری دیلم بوده بنا به نیاز فرمانداری به آنجا منتقل می شود  تا فعالیت های نامه رسانی و خدماتی را در فرمانداری پیگیری کند اما وی می گوید بعد از نوروز از طرف فرماندار دیلم از این مجموعه اخراج می شود این کارمند در گفت گو با سپاس از نحو اخراج خود می گوید.

این کارمند عزل شده ! گفت: از زمانی که فرماندار جدید معارفه شد چند باری به من گفت که به خودت برس و شیک باش و من هم مثل همیشه مرتب در محل کارم حاضر بودم تا یک روز فرماندار به من گفت محاسن خود را کوتاه کن من که برای این کار دلیلی نمی دیدم از کوتاه کردن محاسن اجتناب کردم فشارهای فرماندار و برخی از کارمندان فرمانداری برای کوتاه کردن محاسن من روز به روز به من بیشتر می شد.

وی ادامه داد: در ایام تعطیلات نوروزی برای امنیت شهر دیلم در سطح شهر گشت میزدم که این کار هم باعث شد تا فشار های فرماندار به من زیاد تر شود و فرماندار به من گفت چرا گشت می زنی تو چه کار مردم داری.

وی افزود :یک روزی س.م از کارمندان فرمانداری به من گفت: محاسن خود را بزن چرا آتو دست شان می دهی من هم به او گفتم این ها چه کار به محاسن من دارند اگر من در انجام کارم کوتاهی می کنم به من گیر دهند نه برای محاسن وی ادامه داد مگر تو نمی بینی کسی جز تو در اینجا محاسن ندارد تو هم محاسن خود را بزن.

این ماجراها گذشت تا یک روز فرماندار به من گفت: چرا عکس امام اینجا است گفتم من هیچ کاره هستم این به فرهنگی مرتبط است بار دیگر از خرابی لوله ها و کثیفی ظرفشویی از من پرسید من هم  گفتم من کاره ای نیستم این به تاسیسات بر میگردد.
مدتی بعد به من گفتند که اگر تا شنبه محاسن خود را نزنی تو اخراج می شوی و شنبه شد من محاسنم را نزدم یکشنبه به من گفتند که فرماندار گفته است ما نیازی به شما نداریم و شما اخراج هستید.

برخی از کارمندان فرمانداری دلیل اخراج من را این گونه تعبیر می کنند که درگیری بین شهردار و فرماندار است و شهردار گفته است کارمندانی که به فرمانداری داده ام باید به ما برگردانید اما دلیل اصلی اخراج من از فرمانداری گذاشتن ریش بود حالا هم در شهرداری هستم و معلوم نیست که شهرداری از من استفاده کند یا نه؟