وظیفه جدید «داعش» در کرانه باختری
وظیفه جدید «داعش» در کرانه باختری
اگر نگاهی اجمالی به تاریخچه تشکیل و عملکرد عمده گروههای تکفیری - تروریستی حال حاضر در جهان بیندازیم، ...
به سادگی میتوانیم سرنخهای ارتباطی این تشکلها و سران آنها را با جریان اصلی سلطه در جهان بیابیم. پس از 11 سپتامبر یکی از پرسشهای اساسی کارشناسان سیاسی در جهان از آنها که عامل این واقعه را جریان القاعده و شخص اسامه بن لادن میدانستند این بود که؛ اگر بن لادن و گروه وابسته به وی توانایی چنین عملیاتی، آن هم در نیویورک که ضریب امنیتی آن به سبب وجود سازمان ملل و هزاران دیپلمات در آنجا، بیش از هر شهر دیگری در جهان است، را دارند، چرا چنین عملیاتی را در تل آویو و علیه رژیم صهیونیستی سازماندهی نکردند؟
این پرسش «چشم اسفندیار» عمده این جریانهای تکفیری وابسته است. چرا در حالی که سالهای سال همزبانان و هم نژادها و هم مذهبان بن لادن در کرانه باختری و نوار غزه به دست صهیونیستها قتل عام میشدند، او ترجیح داده بود، برود در افغانستان و علیه احمدشاه مسعود -در آن زمان - جهاد کند؟ براستی چرا این گروههای تندرو، تعصب و تندروی و حملات انتحاری و جهاد مسلحانهاشان تنها دامن مسلمانان را میگیرد؟ یا در مواقع نادر، در مناطفی که غرب با نفوذ روسیه مشکل دارد، وارد کارزار جهاد میشوند. نظیر کوزوو یا چچن یا علیه چینیها در سین کیانگ و موارد مشابه دیگر. آنها در موارد معدودی نیز به اهداف آمریکایی حملاتی پراکنده را سازماندهی کردهاند، اما هرگز جبههای را علیه صهیونیستها نگشوده و علیه منافع آنها در سرتاسر جهان عملیاتی نداشتهاند! چرا؟
این سطور را نوشتم تا به آنچه بتازگی در کرانه باختری و نوار غزه رخ داده اشارهای داشته باشم. چند جوان صهیونیست ربوده میشوند و پیامد آن حوادثی رخ میدهد که لابد اخبار آن را دنبال کردهاید، اما تا مدتها کسی مسؤولیت آن را نمیپذیرد و همین بهانهای میشود تا صهیونیستها بهانهای برای جنایتهای جدید بیابند و روند مذاکرت صلح را با موضع حق به جانب مختل کنند و با استفاده از اوضاع نابسامان منطقهای، فرصتی طلایی برای تضعیف حماس و تشکیلات خودگردان که در حال اتحاد بودند، بیابند. بسیاری باور دارند که ترتیب دهندگان این دسیسه در بین فلسطینیان همانهایند که بعد اشغال موصل توسط جانیان داعش، به پخش گل و شیرینی در نوار غزه پرداختند. هیچ کس نمیداند که جهاد را در کل جهان و هر کجا که غرب اراده کرده،تجربه نمودهاند، چرا حالا به یاد مهمترین جبهه جهادی مسلمین افتادهاند. هم تشکیلات خودگردان و هم حماس، باید بدانند که خطر رخنه این تفکر و طرفداران آنها در مناطقشان کمتر از خود صهیونیستها نیست. باید تا دیر نشده جلوی افراط و تفریط این جماعت را بگیرند و گرنه زحمات چندین دهه آنان به باد خواهد رفت و این تفکر چون بیماری واگیر و کشنده، نسل جدید فلسطینیان را فاسد خواهد کرد.