گفتگو با محمدحسین جهان بخش: می خواستم از استانداری استعفا دهم/..
دولت آقای احمدی نژاد، یک دولت به یاد ماندنی بود/ جلسه با مشایی را آقای کردان برایم هماهنگ کرد/ کردان، یک اعجوبه مدیریتی بود/ طرح تفکیک جنسیتی را 80 درصد و طرح استفاده نکردن از منشی خانم در دستگاههای دولتی را 100 درصد اجرا کردم
. محمدحسین جهان بخش دغدغه اش در دوره استانداری بوشهر را مسائل فرهنگی می داند و می گوید: طرح تفکیک جنسیتی در ادارات 80 درصد پیشرفت و ممنوعیت منشی خانم نیز 100 درصد بوده است.
سومین استاندار بوشهر در دولت احمدی نژاد که با دستوراتی نظیر اجبار مراجعان زن به پوشیدن چادر برای ورود به استانداری، ممنوعیت فعالیت منشی زن، شرط تاهل مدیران و موارد مشابه آن در خاطره ها مانده، می گوید: این اقدامات در راستای دغدغه فرهنگی ام بود و رضایت مراجع را هم پس از آن داشتم.
به تازگی یکی از نشریات مشهد با این عضو شورای شهر گفتگویی را منتشر کرده که بخش عمده ای از آن به حضور دو ساله و عملکرد پرانتقاد جهان بخش در بوشهر اختصاص دارد.
وی که تیرماه 89 در یکی ازصدها تصمیم عجیب دولت احمدی نژاد جایش را با استاندار وقت بوشهر (شفقت) جابجا شد، تا تیرماه 91 در این سمت بود تا فریدون حسنوند بجای وی معرفی شود. گفتگوی این نشریه مشهدی با جهان بخش را در ادامه می خوانید:
چه طور شد که پس از دو دوره استانداری در دولت آقای احمدی نژاد، تصمیم گرفتید کاندیدای شورای شهر مشهد شوید؟ (با توجه به این که به خاطر مسئولیت در خراسان شمالی و بوشهر، حدود 6 سال از مشهد دور بودید.)
درست است که شش سال مشهد نبودم ولی بنده از سال 47 در مشهد ساکن شدم و قبل از سال 86 که استاندار خراسان شمالی بشوم، حدود سی و چند سال، در مشهد و شهرهای اطراف آن، مسئولیتهای مختلفی داشتم.
بنابراین، علی رغم تغییراتی که در این چند سال در مشهد اتفاق افتاده ولی احساس کردم به خاطر تجربه مدیریتی سی و چند ساله، میتوانم در شورای شهر مشهد مفید باشم.
من مسئولیتهای مختلفی داشتم که البته مشعشع ترین آنها را دوران معلمیام میدانم. بعد هم در مسئولیتهای دیگری مثل معاون فرماندار کاشمر، فرماندار تربت حیدریه، مدیر عامل شرکت شاهد خراسان، قائم مقام بنیاد جانبازان خراسان، قائم مقام صدا و سیمای خراسان رضوی، مدیرکل سازمان فنی و حرفه ای خراسان رضوی، استاندار خراسان شمالی و استاندار بوشهر خدمت کردم.
به هر حال، یک کوله باری از تجربیات مختلف را در این سالها جمع کردم و به تعبیری از سربازی شروع کردم و به سرداری رسیدم.
یکی از حاشیه هایی که در دوران استانداری شما در بوشهر مطرح بود، اختلاف با شورای شهر و شهردار مرکز استان بود. نقل قولی هم از شما در رسانههای محلی بوشهر منتشر شد که شهردار شهر بوشهر را "زخمی بر پیكر مردم" توصیف و اظهار امیدواری کردید: به زودی این زخم برداشته شود!
حالا که خود شما از تجربه یک سال عضویت در شورای شهر برخوردار شدهاید، اگر به آن دوره برگردیم، باز هم آن اختلافات میان شما و مدیریت شهری بوشهر پیش می آید یا این بار، اقدامات شورا و شهردار را مطابق اختیارات قانونی میدانید؟!
در رابطه با اتفاقات آن دوره باید عرض کنم شهردار وقت بوشهر، مورد تأیید حراست وزارت کشور قرار نداشت و وزیر کشور، حکم شهرداری او را امضا نکرده بود. بنابراین، مدیریت شهردار آن دوره بوشهر، غیر قانونی بود!
اختلافات ما و شورا و شهردار بوشهر هم از آنجا نشأت میگرفت که رویکردهای فکری خاصی داشتند و به جریان چپ وابسته بودند. بنابراین در پاسخ به سؤال شما، اختلافات ما و آنها ربطی به اختیارات قانونی شورا و شهرداری نداشت و سیاسی بود!
من خودم چهره اجرایی هستم و مسائل حوزه اجرا را متوجه میشوم. آنها بیشتر از این که به دنبال انجام وظایف قانونیشان باشند، در وادی مسائل سیاسی بودند؛ به طوری که شاید بتوان گفت شورای شهر آن دوره بوشهر، سیاسی ترین شورای شهر کشور بود!
اشاره داشتید که ریشه اختلافات شما با مدیریت شهری بوشهر به خاطر تفاوت دیدگاههای سیاسی بوده است! آیا مدیریت شهری جای حضور افراد سیاسی است؟! کما این که در رابطه با عملکرد شورای شهر مشهد در خصوص انتخاب شهردار این انتقاد وجود داشت که فردی سیاسی انتخاب شده است!
سیاست ما عین دیانت ماست و ما نمیتوانیم سیاسی نباشیم؛ چون دیدگاه داریم. اما نکته مهم اینجاست که رویکرد سیاسی ما بر تصمیمگیریهای مدیریتی و امور اجرایی سپرده شده به ما، تأثیرگذار نباشد. وگرنه همان اتفاقی میافتد که در بوشهر افتاد!
در رابطه با عملکرد شورای شهر مشهد برای انتخاب شهردار، ما نمیتوانستیم بگوییم هیچ کدام از افرادی که در عرصههای مدیریتی و اجرایی بودهاند، نباید شهردار شوند؛ چون این منطقی نیست. به هر حال، آقای مرتضوی یک مدیر اجرایی هستند که در دورهای، معاون سیاسی وزیر کشور بودهاند.
این را هم عرض کنم که شورای شهر مشهد در دوره چهارم، اصولگراترین شورای شهر کشور حداقل در میان کلان شهرهاست.
مطلبی از شما در اولین نشست خبری تان در استانداری بوشهر خواندم که گفتهاید: «در بجنورد که بودم، یکی از بچه های رسانه در جلسهای گفت که هیچ استانداری که تا به این اندازه با رسانه ارتباط و تعامل داشته باشد، نیامده است و در آینده هم نخواهد آمد.» اما در این چند ماهی که از عمر شورای چهارم میگذرد، نسبت به برخی اعضای دیگر شورا، کم تر با رسانهها ارتباط داشتید! دلیل خاصی دارد؟! محافظه کار شده اید؟!
هنوز هم اعتقادم همان است که مدیران باید با رسانهها ارتباط تنگاتنگ داشته باشند. در دوره استانداری، بنده، مدیریت ارشد یک استان را داشتم و این ارتباط و تعامل لازم بود؛ اما الآن در عرصه مدیریتی نیستم و در عرصه خدمتگزاری حضور دارم.
این عرصه با امور مدیریتی تفاوت دارد و همان طور که عرض کردم برای مدیر، ضروری است که با رسانهها ارتباط داشته باشد. اما من ترجیح میدهم کمتر مصاحبه کنم و بیشتر به امور خدمتگزاری بپردازم.
با توجه به این که شما در طول دوره مدیریت در استانداری بوشهر بر روی مسائل فرهنگی تأکید زیادی داشتید، عملکرد شورای شهر و شهرداری مشهد در حوزه فرهنگی را چه طور میبینید؟!
اولین اقدامی که باید صورت میگرفت، موضوع تهیه پیوست فرهنگی برای طرحها و پروژههای مختلف بود. پیوست فرهنگی، ضرورت اجتناب ناپذیری است که هم حکم حکومتی و دستور مقام معظم رهبری را دارد و هم ابلاغ دولت را.
اما متأسفانه، هم دولتها و هم بخشهای غیر دولتی، در این حوزه کوتاهی کردهاند! البته من خودم در دوره استانداری بوشهر، در زمینه تهیه پیوست فرهنگی، رتبه اول کشور را کسب کردم.
در این خصوص، لازم است دستورالعمل واحدی برای تهیه پیوست فرهنگی تدوین و به دستگاههای اجرایی ابلاغ شود. اما اگر شورای شهر مشهد بخواهد منتظر تهیه چنین دستورالعملی بماند، دوره شورا تمام شده!
بنابراین باید خودمان شروع کنیم. مثلاً یکی از مسائل فرهنگی که باید مورد توجه قرار بگیرد، موضوع نمای ساختمانهاست که باید اسلامی باشد. شهرداری باید موظف شود تنها به ساختمانهایی گواهی پایان کار بدهد که نمای آنها، متناسب با فرهنگ اسلامی- ایرانی ساخته شده باشد. من مطمئن هستم وقتی ما برای زیبایی شهر تصمیمی بگیریم، مردم هم استقبال و همراهی میکنند.
موضوع دوم تهیه پیوست فرهنگی برای مجتمعهای مسکونی است. باید مصوب کنیم این مجتمعها حتماً مسجد و کتابخانه داشته باشند تا شهرداری گواهی پایان کار به آنها بدهد.
به هر حال، در این حوزه همه عقبیم!
اخیراً گفته شد در جلسه غیر علنی شورا تصویب شده است که به جشنهای دهه مهدویت، کمک دو میلیاردی انجام شود! آیا در این شرایطِ محدودیتِ بودجه شهرداری، بهتر نیست مدیریت این امور، مردمی باقی بماند و این بودجههای کلان، صرف امور و معضلات اساسی شهر شود؟!
مردمی بودن را قبول دارم اما بالاخره شهرداری هم بودجه کمی ندارد و طوری نیست که نتواند به این امور کمک کند! ایراد این طرح، آن بود که زمان اجرایش کم بود که البته دوستان گفتند از قبل، پیگیریهای لازم را شروع کردهاند.
پیشنهاد من این بود که حالا که برای امسال، کمک 2 میلیاردی تصویب شد، برای سال بعد 5 میلیارد، دو سال بعد 10 میلیارد و سه سال بعد 15 میلیارد تصویب کنیم. از همین الآن هم یک برنامه سه ساله برای این کار تهیه کنیم.
معتقدم برای موضوع مهمی، مثل دهه مهدویت، چنین هزینههایی لازم است و تنها دغدغه ما، زمان کم باقیمانده تا دهه مهدویت بود و گرنه، در اصل قضیه، هیچ شکی نیست.
در شهرداری مشهد، سالانه چند هزار میلیارد هزینه میشود؛ این دو میلیارد برای ما به عنوان شیعه و منتظر امام زمان (عج) عدد کوچکی است.
آیا این مطلب درست است که شورای شهر مشهد، موضوعات حاشیهای و موضوعاتی را که ممکن است با مخالفتهایی مواجه شود، در جلسات غیر علنی مطرح میکند؟!
خیر! چنین مطلبی درست نیست. دلیل تصویب کمک دو میلیاردی به جشنهای دهه مهدویت در جلسه غیر علنی، زمان کم باقیمانده تا ماه شعبان بود. بنابراین نمیخواستیم تا روز تشکیل جلسه علنی، زمان را از دست بدهیم.
البته بعضی وقتها، به خاطر مصلحتهایی، برخی مسائل در جلسات غیر علنی مطرح میشود که این موضوع، هیچ اشکالی ندارد و اتفاقاً خوب است.
آقای جهانبخش! شما به عنوان استاندار دولت آقای احمدی نژاد، حرف و حدیثهای پیرامون ایشان و وجود جریان انحرافی در حلقه اطرافیان ایشان را چه قدر قبول دارید؟
برخی از افرادی را که در بدنه اطرافیان آقای احمدی نژاد بودند، قبول نداشتم! مثلاً با شخصی مثل آقای مشایی، در طول 6 سال استانداری، فقط 15 دقیقه جلسه خصوصی داشتم! بعد از آن، حتی تلفنی هم با هم صحبت نکردیم!
یک بار حتی به خود احمدی نژاد گفتم شما هزینه دیگران میشوید. اگر جلوی این هزینه را بگیرید، تفکر شما ادامه پیدا میکند وگرنه این هزینه به جایگاه شما آسیب میزند.
متأسفانه در نهایت، احمدی نژاد برای افرادی مثل مشایی، مرتضوی و جوانفکر هزینه شد! البته من لفظ انحرافی را قبول ندارم اما همانطور که عرض کردم کسانی بودند که به ایشان ضربه زدند!
البته دولت آقای احمدی نژاد، یک دولت به یاد ماندنی بود. درست است که آسیبهای اساسی داشت اما کارهای بزرگی هم انجام داد. خدمات این دولت، تاکنون، در هیچ دولتی انجام نشده است.
حضرت آقا در رابطه با دولت احمدی نژاد تعابیری دارند که نسبت به دولتهای دیگر به کار نبردهاند. ایشان در ابتدای دولت نهم فرمودند: «با روی کار آمدن دولت نهم، انقلاب در مسیر واقعی خود قرار گرفت». در طول دوره ریاست جمهوری احمدی نژاد، حضرت آقا با تعابیری مثل پرکاری، شجاعت و ساده زیستی، از عملکرد او تمجید کردند. در سال پایانی دولت هم مقام معظم رهبری فرمودند: « این دولت شعارهای انقلاب را مطرح كرد، سر دست گرفت و به آنها افتخار كرد.»
به هر حال، اگر آن هزینههایی که عرض کردم، اتفاق نیفتاده بود، تفکر این دولت ادامه میکرد اما به خاطر آن هزینه شدنها، هم آقای احمدی نژاد آسیب دید و هم جریان اصولگرایی. این آسیبها، باعث شد جریان اصولگرایی، دولت را از دست بدهد.
در دوره خانه نشینی یازده روزه آقای احمدی نژاد، چه حسی داشتید؟!
در آن دوره، برخی استانداران به نمایندگان ولی فقیه در استانهایشان نامه نوشتند و اجازه خواستند تا استعفا بدهند. من هم یکی از این استانداران بودم که به آیت الله صفایی، نماینده ولی فقیه در بوشهر نامه نوشتم اما بعد شنیدم با دفتر حضرت آقا استمزاج انجام شده و آقا فرمودهاند استعفا به مصلحت نیست!
به هرحال، در آن دوره که شما اشاره کردید، آماده بودم که استعفا بدهم و با نماینده ولی فقیه در استان مشورت کردم اما به این جمع بندی رسیدیم که استعفا به مصلحت نیست.
آن حرکت آقای احمدی نژاد را برخلاف ولایت پذیری میدانم! حکم ولی فقیه برای ما حجت شرعی است. از طرفی، برای بنده به عنوان کسی که مقلد مقام معظم رهبری هستم، تکلیف دو چندان است و باید با تمام توان، در خط ولی فقیه حرکت کنم.
در آن ماجرای خانه نشینی، آقای احمدی نژاد باید ولایت پذیری بیشتری از خود نشان میداد و وقتی رهبری فرمودند مصلحی در وزارت اطلاعات باقی بماند، باید میگفت سمعاً و طاعتاً ! وقتی نگفت، هم به خودش، هم به دولت و هم به جریان اصولگرایی ضربه زد!
شما از جمله استاندارانی بودید که در سال پایانی دولت دهم عزل شدید! علت برکناری شما چه بود؟ آیا دولت از این کار، مقاصد انتخاباتی را دنبال میکرد؟
من از این موضوعی که شما میگویید اطلاعی ندارم اما اگر قصد انتخاباتی داشتند، در عمل، به هدفشان نرسیدند! به نظر من، آن تغییرات سال پایانی دولت، به طور مطلق به آقای احمدی نژاد ضربه زد!
آیا مشایی در برکناری شما نقش داشت؟!
من خودم، همین موضوع را دلیل برکناری میدانم! البته بعد از ثبت نام مشایی در انتخابات ریاست جمهوری، آقایان، حکم مسئولیت ستاد مشایی در خراسان رضوی را برای من زدند! اما من مخالفت کردم و گفتم چه طور کسی را که توسط مشایی عزل شده، رئیس ستاد انتخاباتش میگذارید؟!
در یکی از سؤالات اشاره داشتید که فقط یک بار و آن هم به مدت 15 دقیقه با مشایی جلسه خصوصی داشتید. ماجرای آن جلسه چه بود؟!
آقای کردان (رحمه الله علیه) [جهانبخش تأکید داشتند که حتماً بنویسیم رحمه الله علیه] جلسه با مشایی را هماهنگ کرده بود.
ماجرا هم از این قرار بود که در دوره استانداری من در خراسان شمالی، آقای ثروتی نماینده بجنورد در مجلس شورای اسلامی، بنای مخالفت با من را داشت. دلیلش این بود که من انتصاباتم را با نظر هیچ نمایندهای انجام نمیدادم! با نظر هیچ نمایندهای، نه یک نفر را نصب میکردم و نه یک نفر را عزل!
به خاطر این دیدگاه استقلال طلبانه، اختلافاتی بین من و آقای ثروتی پیش آمد. ایشان هم وزیر کشور را تحت فشار قرار داد تا من را تغییر دهد!
در برههای که قرار بود تعدادی از استانداران تغییر کنند، مرحوم کردان از قول احمدی نژاد به من گفت: «جهانبخش خوب کار کرده، موفق بوده و باید در دولت بماند.»
یک بار هم همین آقای حسین نژاد [نماینده سابق شیروان در مجلس و معاون فعلی شهردار مشهد] پیش احمدی نژاد رفته و از عملکرد من در خراسان شمالی دفاع کرده بود. احمدی نژاد هم به ایشان گفته بود: «جهانبخش خوب بوده، موفق بوده و در دولت هست و اگر قرار باشد جابجا شود به استان بزرگتری میرود.»
بعد از این اتفاقات، من در جلسهای که مرحوم کردان هم حضور داشت، با مشایی صحبت کردم. آنجا ماجرای آن نقل قولها را به مشایی گفتم و پرسیدم احمدی نژاد چه طور این قدر محکم از من حمایت میکند؟!
مشایی هم گفت: «ایشان منابعی دارد و از طریق آنها، درباره عملکرد استانداران اطلاع کسب میکند.» مشایی گفت: «احمدی نژاد تا الآن از کسی این طور حمایت نکرده!» این، کل صحبت من با مشایی بود!
حالا که صحبت مرحوم کردان به میان آمد، نظرتان را راجع به ایشان بگویید. گویا برای اولین بار، آقای کردان، شما را به دولت معرفی کرده است؟
همانطور که مقام معظم رهبری درباره مرحوم کردان فرمودند «آقای کردان مظلوم واقع شد!» کردان، یک اعجوبه مدیریتی بود! مدیری با برنامه که نسبت به همشهریان و جریان فکریاش واقعاً ناسیونالیست بود و تعصب داشت! واقعاً برای نظام خدمت کرد. در دوره مدیریت در سازمان فنی و حرفهای کشور، این سازمان را متحول کرد.
البته به خاطر قضیه مدرک تحصیلیاش، حاشیههای زیادی را برای دولت به وجود آورد!
به هر حال، آدمی زاد اشتباه می کند و ایشان هم معصوم نبود اما حرف من این است که کردان، کارهای بزرگی کرد. ایشان جانباز شیمیایی بود اما حاضر نشد این قضیه را مطرح کند!
از جمله حاشیههایی که از دوران استانداری شما در بوشهر در خاطرهها مانده و در انتهای سال 91 سایت شبکه خبر آن را به عنوان یکی از حرف های خواندنی سال انتخاب کرد، این اظهار نظر بود که «رسانههای منتقد بی پدر و مادرند!» این طور که ما بررسی کردیم، روی سخن شما با برخی سایتهای محلی بوده است! چه شد که این تعبیر را به کار بردید؟!
به خاطر خواستههای نامشروعی بود که بعضی از این سایتهای محلی داشتند و وقتی به آن نمیرسیدند، شروع به تخریب میکردند! البته من کاملاً روی سخنم با بعضی از سایتهای محلی بود و هیچ اشارهای به سایتهای غیر محلی نداشتم.
بعضی از آن سایتها در بوشهر، فقط باج گیری میکردند! با 100 هزار تومان فردی را بالا میبردند و اگر نمی داد، زمین می زدند! متأسفانه جیره خوار بودند!
بعضی رویکردهای دوره استانداری شما، سر و صدای زیادی به پا کرد. مثل شرط تأهل برای انتصاب مدیران، تفکیک جنسیتی در ادارات و دستورالعمل استفاده نکردن از منشی خانم! درباره این اقدامات توضیح دهید.
بله! این موارد درست است و من، آنها را پیگیری میکردم. یکی دیگر از کارهای خوبی که انجام شد، طرح استفاده الزامی از چادر برای تمام خانمهایی بود که می خواستند وارد استانداری شوند.
اینها، دغدغههایی بود که ما در استانداری داشتیم. البته در عین این که یک اعتقاد و دغدغه بود، در دستورالعمل طرح صیانت (ابلاغی از سوی وزارت کشور) این موارد وجود داشت.
در نهایت، توانستیم طرح تفکیک جنسیتی را 80 درصد و طرح استفاده نکردن از منشی خانم در دستگاههای دولتی را 100 درصد اجرا کنیم. خوشبختانه، مراجع از این قبیل اقدامات ما در بوشهر تشکر کردند.
حتی BBC این طرحهای ما را به فراخوان گذاشت و از مخاطبانش خواست در این خصوص نظر بدهند! نتیجه نظرسنجیشان این بود که شرط تأهل برای مدیران و استفاده نکردن از منشی خانم در ادارات دولتی مفید است!
شما در طول دوره استانداری از مخالفان مجلس هشتم بودید و در انتهای این مجلس در استانداری بوشهر اظهار کردید: « اگرچه نمایندگان استان زحماتی كشیدند، اما هیچ مجلسی مثل دوره هشتم اینقدر سختگیری و زحمت برای دولت نداشت!» عملکرد مجلس نهم و به ویژه نمایندگان مشهد در مجلس را چه طور میبینید؟
سؤالات نمایندگان مجلس هشتم از دولت بی سابقه بود. به این دلیل بود که آن اظهار نظر را مطرح کردم. اما در رابطه با مجلس نهم، فقط یک خواهش را از همه نمایندگان مطرح میکنم. این که کمک کنند مشهد بتواند سهمش را از بودجه مملکت بگیرد!
در مسائل مشهد، نمایندگان همه نقاط کشور باید ورود پیدا کنند؛ چرا که امام رضا (ع) به همه کشور تعلق دارد. بنابراین، از نمایندگان مشهد در مجلس میخواهم نمایندگان سایر شهرها را در تصمیم گیریهای مشهد سهیم کنند.
مشهد پایتخت معنوی ایران است و قرار است 3 سال بعد، پایتخت فرهنگی جهان اسلام باشد. بنابراین، وضعیت فعلی مشهد، شایسته این شهر نیست!
آیا برنامه ای برای کاندیداتوری در انتخابات مجلس دهم دارید؟
امیدوارم هیچ وقت فکر نمایندگی مجلس حتی به ذهنم خطور نکند! البته نمیتوانم بگویم 100 درصد اما 99 درصد میگویم خیر!
چند کلمه را عنوان میکنم. لطفا اولین احساستان بعد از شنیدن این کلمات را به ما بگویید.
پایداری: یکی از تشکلهای فراگیر در سطح کشور.
احمدی نژاد:کار، تلاش، شجاعت.
مشایی: عامل همه ضربهها به احمدی نژاد!
سید محمد پژمان: خوش شانس ترین شهردار مشهد!
شهردار سیاسی: شهردار نباید سیاسی باشد!
حسن روحانی: ان شاالله خدا کمکش کند!
هاشمی رفسنجانی: از یاران صدیق امام (ره) و از استوانههای انقلاب که نمیشود از او گذشت!
شهر الکترونیک: نیاز جامعه حال و آینده.
اصلاحات: یک جریان سیاسی!
بابک زنجانی: آفت نظام و انقلاب.
سید محمد خاتمی: [چند ثانیه سکوت!] اجازه بدهید اظهار نظر نکنم